اخلاق در پدیدهشناسی هوسرل
نویسنده
چکیده مقاله:
هوسرل با آغاز از جهان آگاهی اگو و تاکید وسواسگونه بر ماندن در این قلمرو، متهم به نادیده گرفتن غیریت مطلق «دیگری» و تقلیل آن به حضور آگاهی است. وی با تقلیل «دیگری» اخلاق را از دست میدهد و بنابراین خشونت را در گفتمان پدیدهشناسی نهادینه میکند. در این مقاله ابتدا به جوانب مختلف این نقد بنیادین میپردازیم، و در ادامه با ارائهی خوانشی از هوسرل تلاش میکنیم از او در مقابل این نقد دفاع کنیم. هوسرل در آغاز پدیدهشناسی را به گونهای طرح میکند که مستعد چنین نقدهایی است، اما در ادامه تأکید میکند که باید پدیدهشناسی را از بعد تجربی آن رها کرد و به شیوهای ایدهتیک آن را پیش برد. نشان خواهیم داد که با قرار دادن پدیدهشناسی در قلمرو ایدهتیکاش میتوان به این نقدها پاسخ داد.
منابع مشابه
اخلاق در پدیده شناسی هوسرل
هوسرل با آغاز از جهان آگاهی اگو و تاکید وسواسگونه بر ماندن در این قلمرو، متهم به نادیده گرفتن غیریت مطلق «دیگری» و تقلیل آن به حضور آگاهی است. وی با تقلیل «دیگری» اخلاق را از دست می دهد و بنابراین خشونت را در گفتمان پدیده شناسی نهادینه می کند. در این مقاله ابتدا به جوانب مختلف این نقد بنیادین میپردازیم، و در ادامه با ارائه ی خوانشی از هوسرل تلاش میکنیم از او در مقابل این نقد دفاع کنیم. هوسرل...
متن کاملهوسرل اول و دوم: تطور آرای هوسرل در مورد فلسفة زبان
دیدگاه "هوسرل" دربارة فلسفة زبان و معناداری، حداقل دو دورة متفاوت دارد. در دورة اول که گاهی رئالیسم افلاطونی نیز خوانده میشود، هوسرل نظری مشابه "فرگه" دارد: معنا عبارت است از یک نوع مثالی. در دورة دوم، با توجه به التفات (Intention)و ساختار آگاهی، دیدگاه او چرخشی استعلائی یافته و با استفاده از کلمة جدید نوئما، ساختاری پیجیده برای معنا پیشنهاد میکند. در این مقاله، دو دورة مذکور تشریح شده و توض...
متن کاملضرورت طرح زیست-جهان در پدیدارشناسی هوسرل
ادموند هوسرل را پدر پدیدارشناسی نامیدهاند. پدیدارشناسی روشى است که به جاى پیشبینی و اندازهگیری مرسوم در علوم بر کشف، توصیف و معنی تأکید میکند. هوسرل ابتدا موضوع اصلی پدیدارشناسی خود را آگاهی قرار میدهد، لذا بسیاری پدیدارشناسی وی را نوعی شناختشناسی دانستهاند. این پژوهش به این مسأله میپردازد که هر چند هوسرل در برخی از آثارش متوجه آگاهی است اما در آثار متأخرش از آگاهیشناسی یا اگولوژی فرا...
متن کامل«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس
در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی میشود که سوژه را در معرض تجربه قرار میدهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویک...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 13
صفحات 147- 171
تاریخ انتشار 2014-02-20
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023